خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی وببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونتو براش گذاشتی
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
می سوزونه گاهی قلبو طعم تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه ی اون شب چشم تو سرش شلوغه
خیلی سخته اون کسی که گفت واسه چشات میمیره
بره و دیگه سراغی از توو نگات نگیره
خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی وببینی که دیگه دوسش نداری