شايد خيلي اين شعر قديمي بود ولي جاي خاليش احساس ميشد
واقعا ممنون
حس وحال خاصي بهم دست داد
بازم ياد خاطرات تلخ افتادم بد نيست ادم گهگاهي بياد بياره گذشته تلخ خويش را
علي يارت دست حق نگهدارت
سلام واي من چقدر اين شعر رو دوست دارم وقتي آهنگشو گوش ميدم يه حس آرامش قشنگي بهم ميده ممنون كه اين حسو بازم بهم دادي.
به منم سر بزن
موفق باشي
زندگي فرصت استفاده از لحظه هاي باقيمانده و درس گرفتن از تجربيات گذشته است.
سبز باشي
باي
سلام دوست عزيز
بابت چند روز غيبت منو ببخش
متاسفانه پارسي يار خراب بود
بهم سر بزن موفق باشي
وب جالبي داري تبريك ميگم
تشكر از شما عسل جان
بله با اجازه كار خودمه
دانه هاي خاکي
خنديدند روزهاي بي سواد ...
پست جالبي بود. مرسي از اين كه سر زدي
موفق و مويد
سلام
ممنون از حضورت...
نمي دونم چرا ما بعضي وقتا اينقد احمقانه به کسي بها
ميديم و از خودمون ميگذريم....
ولي احساس پاكي كه داره به احمق بازي هاش و از ياد رفتنش
مي ارزه....
شايد...شايد....
برام دعا كن.
آرزومند آرزوهات
مرسي كه سر زدي و متشكرم از بيت زيبايي كه برام نوشتي
راستش يادم رفته بود كه نبايد عاشق شم
قلمت سبز
سلام عسلم
ممنون كه به كلبه ي حقيرم سر زدي
اره عسل جون ادما بتهايي ميسازن كه با شكستن اونا خودش ميشكنه
بازم ممنون از يادگاريت
زندگي شهد گل است كه زنبور زمان مي خوردش انچه ميماند عسل خاطره هاس
دخترك